محل تبلیغات شما


نگاهی به فیلم کلمبوس» اثر کوگونادا

کوگونادا در فیلم کلمبوس» همان کاری را با معماری میکند، کهجان کارنی در فیلمهایش با موسیقی میکند. موسیقی در فیلمهای کارنی پیوندی است میانانسان ها. آدمهای دنیای کارنی از طریق موسیقی خود را می شناسند و در آیینه اینشناخت به درک بهتری از جهان پیرامونشان میرسند. موسیقی انسان شکست خورده را با عشقزنده میکند. کوگونادا در نخستین فیلم خود به سراغ معماری شهر کلمبوس رفته و از اینطریق مخاطب را به کاراکترهای معلق فیلم متصل میکند. جین، یک مترجم کره ای است کهپدرش در کما به سر میبرد و به همین خاطر به شهر کلمبوس آمده تا کنار پدرش باشد. وکیسی دختر جوان شیفته معماری و از علاقمندان به پدر جین که استاد معماری است. این دوشخصیت همانطور که اشاره شد، معلقند میان ماندن و رفتن. جین مدتهاست ارتباط چندانیبا پدرش ندارد و حتی بدش نمی آید که با مرگ پدرش در کلمبوس و کیلومترها دورتر ازسرزمین مادری، از زیر بار مسئولیت فرزندی شانه خالی کند و از نگاه های ملامت گردیگران بگریزد. اما حالا شاید به خاطر همان توقعات مجبور است برای پدرش در کلمبوسبماند. از سوی دیگر کیسی شیفته معماری است و می بینیم که وقت های خالی خود رامقابل ساختمان های شهر (کلیسا، بیمارستان، بانک و .) می گذراند و درباره نکاتمعماری بنا با خود سخن میگوید. می تواند جایی دیگر و دور از شهر زادگاهش به موقعیتتحصیلی و کاری مناسبی دست یابد، اما نمی تواند از مادر تنهایش دل بکند و خود را درمقابل او مسئول میداند. کوگونادا دو شخصیت را در دو موقعیت احساسی متضاد می نشاند.جین فراری از بار مسئولیت نسبت به پدر، و کیسی پایبند به ماندن در کنار مادر. کیسیآنقدر نسبت به مادر خود مسئول است که حتی حاضر نیست با دوست کتابدارش وقت بگذراند،و وقت خود را برای مادرش میگذارد. اما علیرغم این موقعیت متضاد، جین و کیسی در دونکته که مسئله بنیادین فیلم است، اشتراک دارند. اول آن که هر دو در موقعیتی معلقمیان ماندن و رفتن قرار دارند. و دوم آن که هر دو با معماری به عنوان مهمترینموتیف و رکن اساسی اثر، پیوند دارند. و همین معماری است که این دو را به هم نزدیکمیکند. معماری است که قلبهای جین و کیسی را به هم می رساند تا در خلال گفتگو واتباطی که رفته رفته میانشان شکل می گیرد، بتوانند از آن حس عذاب آور تردید وتعلیق رها شوند. معماری است که عشق و عاطفه را در وجود جین بر می انگیزد و کیسی رامصمم در راه رسیدن به هدفش می سازد.


یکی از صحنه هایکلیدی فیلم جایی است که جین و کیسی مقابل بانک ایستاده اند و کیسی از معماری بنامی گوید. نمایی از نقطه نظر بانک می بینیم که جین و کیسی مشغول صحبتند اما صدایشانشنیده نمیشود. و این عصاره درونمایه اثر است. کوگونادا به زیبایی به معماری هویتمی بخشد و آن/او را به مرتبه یک کاراکتر می رساند. و گفتگوی بی صدایی که می بینیم،تاکید بر وجه ارتباطی قضیه است و گویای این که ارتباط این دو فارغ از کلماتی که ردو بدل میشود ارزشمند و حیات بخش است. جایی از فیلم جین می گوید که مخالف این نکتهاست که معماری خاصیت شفابخش دارد. اما در واقعیت این معماری است که احساسات خفتهدر جین را بیدار و او را دوباره عاشق کرد. همان گونه که معماری بر کیسی نیز اثرگذاشت و با برون ریزی احساسی به تعادل رساند. به صحنه درخشان گفتگوی شبانه کیسی وجین توجه کنید که چقدر هلی لو ریچاردسن (کیسی) عالی و درخشان بازی میکند و احساساتخود را بروز میدهد.
جین و کیسی با حرکتدر شهر و حرف زدن پیرامون معماری بناها، راهی را میروند که جان کارنی در فیلم"یکبار"، و "دوباره شروع کن" با شخصیتهایش کرد. با ین تفاوتکه نقطه پیوند جین و کیسی، نه موسیقی بلکه معماری است. از طرفی پرسه زنی این دو،یادآور پرسه های جسی و سلین سه گانه معروف "پیش از" است. اما از شور وحرارت عاشقانه عشاق لینکلیتر هم خبری نیست. کیسی در مقابل بنای کلیسا و دربارهویژگی معماری اش می گوید "نامتقارن اما متعادل". و حقیقت آن است کهبازتاب این ویژگی را میتوان در رابطه او و جین نیز یافت. زوج کیسی و جین نامتقارناست، از نظر سن و سال، و فرهنگ و ملیت . . . اما با یکدیگر به تعادل می رسند. و بههم کمک میکنند زندگی بهتری داشته باشند. و چه چیزی زیباتر از این که بتوان با هنر،معماری، سینما و عشق به مفهوم زندگی رسید. کاری که کوگونادا به زیبایی در فیلماولش انجام داده.

کارائیب، ماهی مسیریاب و منطق واقعیت های ناسازگار

مرگ روی دیگر زندگی است

ناقوس مرگ برای که به صدا در می آید؟

معماری ,کیسی ,جین ,فیلم ,کوگونادا ,های ,و کیسی ,است که ,معماری است ,جین و ,خود را

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بانوهای ایرانی کفش کتونی کتانی رنگ سبز نارنجی ابی سرمه ای قهوه ای دخترانه زنانه 2021 ospsychtivi عــمــــران چهـــار ralemgama ماه محرم prefeqmove isofosen omisibphi roiccounsyncran