محل تبلیغات شما


نگاهی به سینمای ناصر تقوایی


اقتباس

یکی از مواردی کههمواره در سینمای ایران به عنوان یک معضل اساسی شناخته میشود، "ضعف فیلمنامهنویسی" است؛ مسئله ای که در اغلب موارد در نقدهای منفی نوشته شده بر آثارمختلف سینمایی، مورد اشاره و بررسی قرار می گیرد. توضیح درباره علل و ریشه های پدیدآمدن چنین معضلی در سینمای ایران، نیازمند بررسی ها و تحلیل های مختلف و دقیقی استکه پرداختن به همه ابعاد آن در این مطلب نمی گنجد. از این رو مختصرا به یکی از اینعلل، که با موضوع مقاله نیز مرتبط است، می پردازیم: پیشینه کوتاه ادبیاتداستانی و بی توجهی به اقتباس در ایران.

سنت ادبی ایراناز دیرباز سنتی شفاهی بوده، و انواع و اقسام صورت های داستانی موجود در ادبیات کهنایران از قبیل افسانه، تمثیل، حکایت و روایت، عمدتا بصورت شفاهی و از طریق نقلسینه به سینه در میان مردمان اعصار مختلف رواج داشته. شاهنامه فردوسی، بوستان وگلستان سعدی، پنج گنج نظامی، کلیله و دمنه، هزار و یک شب، تاریخ بیهقی و . نمونههایی از گنجینه های ادب پارسی هستند که هر چند شکل مکتوب یافته اند، اما عمدتا بر پایهسنت شفاهی بنا شده اند. حتی سنت های نمایشی چون نقالی و تعزیه مبتنی بر روایتکلامی هستند. این پیشینه ادبی، و فرهنگ شفاهی و کلامی حاکم بر ساختارها وکارکردهای آن، عادت به شنیدن را بیش از خواندن در نسل های متمادی ملت ایران تقویتکرده است.

در دوران قاجار باگسترش ارتباط با فرهنگ های غربی، پدیده های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و یجدیدی به وجود آمدند و منشأ تحولات بسیاری در تمامی شئونات اجتماعی و فرهنگی ایرانگردیدند. بطوری که آغاز دوران قاجار نقطه عطفی جدید در تاریخ این سرزمین رقم زده وآغاز تاریخ معاصر قلمداد گشت. ادبیات ایران نیز با دگرگونی های مهمی همراه شد و درهمین دوره ادبیات داستانی جدید در ایران نضج یافت. حال با این توضیح مختصر و یکمقایسه با سنت ادبی مکتوب غرب با پیشینه ای طولانی و عقبه ای استوار، می تواندریافت که ادبیات داستانی ایران سابقه ای کوتاه دارد و از سوی دیگر همین پیشینهادبی نیز مورد غفلت واقع شده است.

ناصر تقوایی یکیاز معدود سینماگران برجسته ای است که با توجه به دلبستگی های خاصی که به ادبیاتدارد، اهمیت اقتباس و توجه به ادبیات را دریافته و با ساخت آثار اقتباسی از ادبیاتایران و جهان، بهترین الگوهای اقتباس در سینمای ایران را خلق کرده است. آرامش درحضور دیگران»، دایی جان ناپلئون» و ناخدا خورشید» آثار اقتباسی ماندگار تقواییهستند. در ادامه به بررسی سینمای تقوایی و اندیشه های او می پردازیم.

از سرزمین نخل

بدون فضا هیچهنری معنا نمی دهد. هر واقعه ای در فضایی اتفاق می افتد. هر نسلی در فضایی زندگیمی­کند که نسل بعد ممکن است در آن زندگی نکند. اگر جغرافیایی نباشد تاریخی وجود ندارد.تاریخ فقط در پهنه جغرافیا می­تواند اتفاق بیفتد. جنوب برای من یک منطقه جغرافیاییبسیار گسترده است. پدرم کارمند گمرک بود و به شهرهای حاشیه خلیج فارس سفر می­کرد وبه همین دلیل من در دوره کودکی­ام توانستم سفرهای بسیاری داشته باشم که باعث آشناییغنی با فرهنگ بومی مردم بود.»*

ناصر تقواییمتولد آبادان است و آنطور که از گفته های خود او پیداست، دلبستگی خاصی به جنوب وفرهنگ بومی آن منطقه دارد، به گونه ای که تعداد قابل توجهی از فیلمهای داستانی ومستندش در بستر این خطه جغرافیایی روایت می­شوند. تقوایی در فیلم صادق کرده» کهبرگرفته از یک ماجرای واقعی است، داستان خود را در جاده اندیمشک به اهواز روایت می­کند؛صادق در پی یک راننده کامیون به همسرش که منجر به مرگ او می­شود، در صددانتقام بر می­آید و به کشتار رانندگان کامیون خط تهران اهواز می پردازد. ماجرا ودرونمایه صادق کرده» تقوایی یادآور قیصر» کیمیایی است، و قدرت هر دو فیلم از درکو شناخت دقیق سازندگانشان نسبت به فضا و شخصیتهای فیلم بر می­آید؛ کیمیایی جوانانکافه نشین پایین شهر تهران را خوب می شناسد و تقوایی آدمهای جنوب، اعتقادات، آدابو مناسبات رفتاری آنها را درک کرده و به خوبی به تصویر می­کشد. تقوایی همینمناسبات و سنت ها را در فیلم نفرین» و در فضای محدود یک جزیره متروک روایت می­کند؛از نخلستان نفرین شده و ارباب جن زده اش سخن می­گوید که ریشه در اعتقادات اهالیمناطق جنوبی دارد. حتی در اقتباس از رمان داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی، باانطباق فضای رمان با مختصات فرهنگی منطقه (بندر لنگه) و به اصطلاح بومی سازی منبعاقتباس، فیلم ناخدا خورشید»، یکی از آثار ماندگار سینمای ایران را خلق می­کند. ناصرتقوایی در فیلم های مستند خود نظیر نخل»، باد جن» و موسیقی جنوب» به سراغ بخشهای مهمی از زندگی روزمره مردم جنوب می­رود، که هویت یگانه و مستقلی از فرهنگاقوام منطقه را به نمایش می­گذارد. در فیلم نخل» ضمن آن که از نخل و شیوه های جمعآوری محصول به تفصیل و با شرح دقیق جزئیات سخن می­گوید، از خلال نمایش تعاملاتمردم منطقه با نخل به عنوان یک منبع اقتصادی، به زندگی روزمره مردم و تأثیر نخل درشکل دهی به ساختارهای زندگی اجتماعی آنها، نیز می­پردازد. باد جن» که یکی از فیلمهای شاخص و نمونه ای سینمای ایران در حوزه مستندهای مردم شناسی است، به مراسمآیینی زار و اهل هوا می­پردازد. فیلم با مقدمه صدای راوی (احمد شاملو) برامواج دریا آغاز میشود؛ جملات شاعرانه و مرموزی، از باد جن سخن می­گوید که از فرازامواج دریا به شهر (بندر لنگه) می­وزد و با جمله تکان دهنده راوی و نفرین شدگانِباد کافر جن در جنوب بسیارند» تصاویری از مخروبه های شهر و س مرگبار آن بهنمایش در می­آید. سپس با ورود به مراسم شورانگیز و هیجانی زار، و نمایش سعی و کوششاهالی منطقه در مواجهه با جن زدگی، مخاطب را در برابر یکی از باورها و شاخصه هایهویتی و فرهنگی مهم اقوام جنوب قرار می­دهد. کاری که در موسیقی جنوب» و بعدها دراپیزود کشتی یونانی» از فیلم قصه های کیش» به شیوه ای دیگر تکرار می­کند. ناصرتقوایی در مستند اربعین» و تمرین آخر- تعزیه» باز هم از دلبستگی های خود به آدابو سنن ملی مذهبی سخن می­گوید.

شکوه شکننده وملالت های تمدن**

همانطور که بحثشد، ناصر تقوایی دل بسته نمایش مناسبات و رفتارهای فرهنگی جامعه خویش است. چه درآثاری که از فرهنگ بومی زادگاه خود در نواحی جنوبی کشور سخن می­گوید، و چه در فیلمای ایران» که از سرود ملی ایران و حس آزادی خواهانه و میهن پرستانه آحاد ملتش حرفمیزند. یا همچون سریال جاودانه دایی جان ناپلئون» که در یک خانه باغ سنتی،خانواده ای بزرگ را گرد هم آورده و بخشی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران را درقالب یک اثر طنز روایت می­کند.

اما تقوایی درنسبت با جامعه و سنت های فرهنگی آن نه به عنوان یک گزارشگر صرف، که در مقام یکمنتقد مصلح بر می­آید. در واقع در زیر لایه شکوه و عظمتی که از میراث فرهنگی یکملت روایت میکند، کژی ها و سستی های آن را به بوته نقد میکشد.

آقای سرودی درای ایران» معتقد است که باید متناسب با نیازهای زمان در آداب و رسوم پذیرفته شدهدر جامعه، تغییر و اصلاح به وجود آورد. زمانی که تغییر نباشد جامعه دچار رخوتمیشود و رو به تباهی می­­رود. از این رو در متن سرود ملی تغییر ایجاد می­کند. تقواییدر این فیلم جلال و جبروت شاهنشاهی، و فراتر از آن ارزش های تثبیت شده و ظاهراپایدار یک ملت را به سخره می­گیرد، که اوج آن را می­توان در سکانس معارفهسرگروهبان مدی و سربازهای پادگان مشاهده کرد.

در فیلم نفرین»بن­بست عاطفی میان یک زوج را به نمایش می­گذارد، که با تعبیر روایی جن زدگی ونفرین نخلستان همراه میشود. کارگری با آمدن به خانه این زوج به قصد نقاشی خانهامید و شوری با خود به همراه می­آورد، که زن را امیدوار می­کند. آن گونه که معتقداست: زمین، زنه به مرد احتیاج داره» و آمدن مرد نقاش را مژده زایندگی زمین نفرینشده نخلستان می­داند. اما در انتها جنون و حسادت همسرِ زن، دو مرد را به کام مرگفرو می­کشاند.

تقوایی در آخرینفیلمش (تا حال) کاغذ بی خط» باز هم بحران در رابطه شویی را هدف نقد قرارمیدهد. اما این بار نه در یک جزیره متروک و در میان نخلستان، که در یک خانه مدرن شهریو در مرز میان قصه و واقعیت. رویا تلاش میکند با نوشتن داستان/ فیلمنامه زندگیواقعی خود، میل به نوشتن و رویاپردازی خود را کند، اما تلاش های او که درابتدا با تشویق و ترغیب همسرش جهانگیر همراه است، به تدریج زندگی خانوادگی­شان رادچار آشفتگی می­سازد.

ناخدا خورشید»در شهر جن زده و ویرانه ای زندگی میکند که آدمهایش او را از زندگی با شرافت وقانونمند مأیوس کرده است. به همین دلیل تصمیم می­گیرد تا در مقابل قانون بی اعتباربایستد و آخرین سفرش با لنج به مرگ خود خواسته ای در دل شط می­انجامد. ملول دربارهعلت ویرانی شهر می­گوید:خونه به آدمی آباد می­مونه، خرابی به جن. آدمیزاد جلایوطن کرده که اینجور شده اینجا» در واقع انسانیت از شهر رخت بربسته و آنچه می ­ماندیک بازاری طماع و قدرت طلب، گروهی تبعیدی، یک دلال و عده ای انسان وامانده ومستأصل است.

آرامش در حضوردیگران» به قشر روشنفکر زمانه خود می­تازد. پوسته روشن آن را برداشته و بیهودگی وملالت های روابط میان انسان ها را در پس آن آشکار می­کند؛ ملیحه و مه لقا (دخترانسرهنگ) تن به روابط نامشروع و بی هدف سپرده اند (که برای ملیحه سرانجام مرگ در پیدارد)، سرهنگ دچار جنون سالخوردگی شده و تن و روانش رنجور است، منیژه، همسر سرهنگوا داده و بی انگیزه است. می­گوید همینطوری، بی خیال با سرهنگ ازدواج کرده است.افراد دیگری هم که به خانه رفت و آمد دارند، یا همچون آتشی افسرده و به بن­بسترسیده اند و یا چون دکتر دل به لذت های بی سرانجام خوش کرده اند. اینطور بهنظر میرسد که این آرامش نیست، بلکه رخوت و دل مردگی است.

اوج این شکنندگیدر دایی جان ناپلئون» رقم می­خورد؛ حکایت انسان هایی که دن کیشوت وار خود را درجایگاهی والا متصور می­شوند، حال آن که تمام ارزش هایی که بدان باور دارند تهی وپوچ است. ایرج پزشکزاد در رمان سترگ خود، با طنزی قدرتمند به چنین اندیشه هایی می­تازدو ناصر تقوایی در اقتباس درخشان خود، زندگی آدمهایی را روایت میکند که با حسرت هاو دردهای پنهان خود زندگی می­کنند، اما در پشت آن شکوه شکننده، آگاهانه یاناآگاهانه، دیگر گونه رخ می­نمایند. اسدالله میرزا مردی زن باز و خوش مشرب می­نماید،اما در نهان از شکست عاطفی شدیدی رنج میبرد. آقاجان از غرور اشرافی دایی جانناپلئون و اهانت های گاه و بی گاه او نفرت دارد، اما پس از مرگ دایی جان دلتنگتخته نرد بازی کردن با او میشود. دایی جان ناپلئون در جهل و توهم می­میرد و حتیمثل دن کیشوت فرصت فهم واقعیت را نمی­یابد. و در این میان عشق قربانی میشود. سعید(راوی داستان) به وصال معشوق خود نمی­رسد. و در پایان زمان بی رحم درست سر ساعت سهو ربع کم بعد از ظهر متوقف میشود؛ همان زمانی که سعید عاشق شده بود، و حالا بایدبا حسرتی مدام در انجماد زمان زندگی کند.

 

* نقل قول ناصرتقوایی، از شماره 485 مجله فیلم، 15 دی 1393

** برگرفته ازعنوان کتاب تمدن و ملالت های آن» اثر زیگموند فروید


کارائیب، ماهی مسیریاب و منطق واقعیت های ناسازگار

مرگ روی دیگر زندگی است

ناقوس مرگ برای که به صدا در می آید؟

های ,یک ,تقوایی ,ای ,فیلم ,زندگی ,تقوایی در ,ناصر تقوایی ,و به ,در فیلم ,یکی از

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

راه روشن سلامتی و پزشکی وبلاگ رسمی سایت جهش ❀وبـــــــ لژیــــون همسفــــر سحـــــر❀ تور چین almorinma تالار پذیرایی فدک . باس نت مهندسی دریا | دریانوردی | مهندسی کشتی